نشانه برادرى ، وفادارى در سختى و آسايش است اَلإخاءُ الوَفاءُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخاءِ بحارالأنوار ، ج 75 ، ص 114 |
|
از آن حضرت سؤال شد : زهد چيست ؟ فرمود : رغبت به تقوي و بي رغبتي به دنيا قيلَ لَهُ - عَلَيهِ السَّلام - مَا الزُّهد ؟ قالَ : اَلرَّغبَةَ فِي التَّقوي وَالزّهادَةَ فِي الدُّنيا ي (تحف العقول،ص 227) |
|
چون شخص پيروز در طلب مکوش، و چون انسان تسليم شده به قَدَر اعتماد مکن [بلکه با تلاش پيگير و اعتماد و توکل به خداوند، کار کن]. لا تُجاهِدِ الطَّلَبَ جِهادَ الغالِبِ وَ لا تَتَّکل عَلَى القَدَرِ إِتَّکالَ المُستَسلَمِ. (تحف العقول ، ص 236 ) |
|
هر كس خدا را بندگى كند، خداوند همه چيز را بنده او گرداند مَن عَبَدَ اللّهَ عَبَّدَ اللّهُ لَهُ كُلَّ شَىءٍ تنبيه الخواهر و نزهة النواظر ، ج 2 ، ص 108 |
|
انسان تا وعده نداده ، آزاد است . اما وقتي وعده ميدهد زير بار مسؤوليت ميرود ،و تا به وعدهاش عمل نکند رها نخواهد شد . المسؤول حر حتي يعد ، ومسترق المسؤول حتي ينجز. (بحار الانوار،ج78،ص113) |
|
خيري که هيچ شري در آن نيست ، شکر بر نعمت و صبر بر مصيبت ناگوار است . الخير الذي لا شر فيه ، الشکر مع النعمة والصبر علي النازلة . (تحف العقول ، ص 237) |
|
تعجب ميکنم از کسانيکه در غذاي جسم خود فکر ميکنند ولي در امور معنوي و غذاي جان خويش تفکر نميکنند. عجبت لمن يتفکر في مأکوله کيف لا يتفکر في معقوله (بحار الانوار،ج1،ص218) |
|
خردمند به کسى که از او نصيحت مى خواهد، خيانت نمى کند. لايغش العاقل من استنصحه (تحف العقول ص ???) |
|
هرگاه مستحبّات به واجبات زيان رساند [و مانع انجام دادن فرايض شود]، آنها را ترک کنيد إذا أضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالفَريضَةِ فَارفَضوها (تحف العقول، ص 236) |
|
نه پاکدامنى، روزى را از انسان دور مى کند و نه حرص، روزى زياد مى آورد؛ چون روزى قسمت شده است و حرص زدن باعث مبتلا شدن به گناهان مى شود. لَيسَتِ العِفَّةُ بِدافِعَةٍ رِزقاً وَ لَا الحِرصُ بِجالِبٍ فَضلاً فَاِنَّ الرِّزقَ مَقسومٌ وَ استِعمالُ الحِرصِ استِعمالُ المَآثِمِ؛ (تحف العقول، ص 234) |
|
هر روزه داري هنگام افطار يک دعاي اجابت شده دارد . پس در اولين لقمه افطار بگو: به نام خدا ، اي خدايي که آمرزش تو فراگير و وسيع است ، مرا ببخش ان لکل صائم عند فطوره دعوة مستجابة فاذا کان اول لقمة فقل : بسم الله اللهم ياواسع المغفرة اغفر لي (اقبال الاعمال ، ص 116) |
|
كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مىكنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند. أنَا الضّامِنُ لِمَن لَم يَهجُس فى قَلبِهِ إِلاَّ الرِّضا أَن يَدعُوَ اللّهَ فَيُستَجابَ لَهُ اصول كافى ج2 ، ص62 |
|
خيري که هيچ شري در آن نيست ، شکر بر نعمت و صبر بر مصيبت و ناگواري است الخَيرُ الَذي لَا شَرَّ فيه ، الشُّکرُ مَع النِعمَة و الصَبرُ عَلي النازلة (تحف العقول ، ص 237) |
|
خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقهاى براى آفريدگان خود قرار داده تا با طاعتش براى خشنودى او از يكديگر پيشى گيرند إنَّ اللَّهَ جَعَلَ شَهرَ رَمضانَ مِضماراً لِخَلقِهِ فَيستَبِقونَ فيهِ بِطاعَتِهِ إلى مَرضاتِهِ بحارالأنوار ، ج 75، ص 110 |
|
تقوا ، باب هر توبه و سرآمد هر حكمت ، و [مايه] شرافت هر كارى است اَلتَّقوى بابُ كُلِّ تَوبَةٍ ورَأسُ كُلِّ حِكمَةٍ وشَرَفُ كُلِّ عَمَل بحارالأنوار، ج 75، ص 110 |