طلب علم بر هر مسلماني واجب است، همانا خدا جويندگان علم را دوست دارد. طلب العلم فريضة علي کل مسلم، الا ان الله يحب بغاة العلم (اصول کافي ج 1 /باب دوم/ص 35) |
|
بهترين ياران کسي است که ناسازگاريش اندک باشد و سازگاريش بسيار خَيرُ الأصحابِ مَن قَلَّ شِقاقُهُ و کَثُرَ وِفاقُهُ. (تنبيه الخواطر، ج2، ص123 ) |
|
صدقه ، خشم پروردگار را فرو مينشاند. إنَّ الصَّدَقَة َلتُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ (کنزالعمال، ح161143 ) |
|
هرکس آبروي مؤمني را حفظ کند ، بدون ترديد بهشت بر او واجب می شود. مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخيهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال) |
|
عبادت هفتاد جزء است و بالاترين و بزرگترين جزء آن کسب حلال است. اَلعِبادَهُ سَبعونَ جُزء، اَفضَلُها جُزءً طَلَبُ الحَلالِ (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال) |
|
همانا خداوند دنيا را به آن کسي که دوست دارد و آن کسي که دوست ندارد عطا مي کند، ولي ايمان را جز به آن کسي که دوست دارد عطا نمي کند. إنَ اللهَ يُعطِي الدُّنيا مَن يُحِب وَ مَن لايُحِب وَ لايُعطِي الايمان اِلّا مَن يُحِب قوت القلوب، همان، ص 83. |
|
خداى تعالى هر روز مىفرمايد: من پروردگار عزيز شما هستم، پس هر کس خواهان عزّت دو جهان است بايد که از خداى عزيز اطاعت کند. إِنَّ اللّهَ تَعالى يَقولُ كُلَّ يَوْمٍ: أَنَا رَبُّكُمُ الْعَزيزُ، فَمَنْ أَرادَ عِزَّ الدّارَيْنِ فَلْيُطِعِ الْعَزيزَ کنزالعمال، ح 43101 |
|
مؤمن کم خوراک است و منافق پرخور. اَلْمُؤمِنُ يَأْكُلُ في مِعاءٍ واحِدَةٍ وَ الْمُنافِقُ يَأْكُلُ في سَبعَةِ أمْعاءٍ وسائل الشيعه، ج 24، ص 240، ح6 |
|
عادلترين مردم کسى است که براى مردم همان را بپسندد که براى خود مىپسندد و براى آنان نپسندد آنچه را براى خود نمىپسندد. اَعدَلُ النّاسِ مَن رَضِىَ لِلنّاسِ مايَرْضى لِنَفسِهِ وَكَرِهَ لَهُمْ ما يَكْرَهُ لِنَفْسِهِ نهج الفصاحه، ح 340 |
|
بىگمان خداوند متعال روزى جوياى دانش را به طور ويژه ، افزون بر آنچه براى ديگران تضمين کرده ، به عهده گرفته است. اِنَّ اللّهَ تَعالى قَد تَكَفَّلَ لِطالِبِ العِلمِ بِرِزقِهِ خاصَّةً عَمّا ضَمِنَهُ لِغَيرِهِ منية المريد ، ص 160 |
|
علم ، حيات اسلام و تکيه گاه ايمان است و هر کس علمى بياموزد ، خداوند پاداش او را تمام گرداند و هر کس بياموزد و عمل کند، خداوند ، تعليم دهد به او آنچه را که نمىداند. اَلْعِلْمُ حَياةُ الاِْسْلامِ وَ عِمادُ الاْيمانِ وَ مَنْ عَلِمَ عِلْما اَتـَمَّ اللّهُ لَهُ اَجْرَهُ وَ مَنْ تَعَلَّمَ فَعَمِلَ عَلَّمَهُ اللّهُ ما لَمْ يَعْلَمْ ؛ نهج الفصاحه، ح 2019 |
|
کسى از شما حق ندارد از هيچ يک از يارانم چيزى به من بگويد ، زيرا دوست دارم در حالى که چيزى از شما در دلم نيست به سويتان بيايم. لا يُـبَلِّغُنى اَحَدٌ مِنْكُم عَنْ اَحَد مِن اَصحابى شَيئا، فَاِنّى اُحِبُّ اَنْ اَخْرُجَ اِلَيكُم و اَنَا سَليمُ الصَّدر مکارم الاخلاق، ص 17 |
|
من پيامبر نشدهام که لعن و نفرين کنم ، بلکه مبعوث شدهام تا مايه رحمت باشم. اِنّى لَم اُبعَث لَعّانا وَ اِنّما بُعِثتُ رَحمَةً کنزالعمال ، ح 8176 |
|
عيادت کننده بيمار ، در برکت فرو مىرود و چون نزد بيمار بنشيند ، در آن غوطه ور مىشود. عائِدُ المَريضِ يَخوضُ فِى البَرَكَةِ فَاِذا جَلَسَ انغَمَسَ فيها کنزالفوائد، ج 1، ص 178 |
|
هر کس بد اخلاق باشد، خودش را عذاب ميدهد و هر کس غم و غصه هايش زياد شود، تنش رنجور مي گردد. مَن ساءَ خُلقُهُ عَذَّبَ نَفسَهُ وَ مَن كَبُرَ هَمُّهُ سَقُمَ بَدَنُهُ نهج الفصاحه، ح 3002 |
|
عقل در دل، همانند چراغ در ميان خانه است مَثَلُ العَقلِ فِى القَلبِ كَمَثَلِ السِّراجِ فى وَسَطِ البَيتِ علل الشرايع، ص 98 |
|
پيوسته گروهى از امّت من بر دروازههاى دمشق و پيرامونش و بيت المقدّس و پيرامون آن مبارزه مىكنند و يارى نكردن آنان ، زيانى به آنها نمىرساند . آنان تا روز قيامت پشتيبان حقّاند . لا تَزالُ عِصابَةٌ مِن اُمَّتي يقاتِلونَ عَلى أبوابِ دِمَشقَ و ما حَولَهُ و عَلى أبوابِ بَيتِ المَقدِسِ و ما حَولَهُ لايضُرُّهُم خِذلانُ مَن خَذَلَهُم ظاهِرينَ عَلَى الحَقِّ إلى أن تَقُومَ السَّاعَةُ كنز العمّال ، ح 35051 |
|
فرزندانتان را با سه خصلت تربيت کنيد: دوستي پيامبر اکرم (ص)، دوستي اهل بيت ايشان و تلاوت قرآن أدِّبُوا أوْلادَكُمْ عَلَيَ ثَلاثٍ: حُبِّ نَبِيكُمْ، وَحُبِّ أهلِ بَيتِهِ، وَعَليَ قِرَاءَةِ الْقُرآنِ لجامع الصغير، ج 1، ص 14 |
|
دو نعمت است كه بيشتر مردم در آنها زيانكارند : سلامت و فراغت نِعمَتانِ مَغبونٌ فيهِما كَثيرٌ مِنَ النّاسِ : اَلصِّحَّةُ وَ الفَراغُ الأمالى ، طوسى ، ص 526 |
|
عبادت همراه با لقمه حرام همچون ساختماني است که بر ماسه بنا شده باشد العِبَادَةُ مَعَ أكلِ الحَرََامِ كَالبِنَاءِ عَليَ الرَّمل بحار الأنوار، ج 84، ص 258 |
|
سزاوارترىن مردم به تهمت كسى است كه با اهل تهمت همنشىنى كند أولَى النّاسِ بِالتُّهمَةِ مَن جالَسَ أهلَ التُّهمَةِ الأمالى ، صدوق ، ص 73 |
|
آنچه بیش از هر چیز بر امتم بعد از خود مىترسم، درآمدهاى حرام، هواپرستى پنهان و رباست اِنَّ اَخوَفَ ما اَخافُ عَلى اُمَّتى مِن بَعدى هذِهِ المَكاسِبُ المُحَرَّمَةُ وَ الشَّهوَةُ الخَفىةُ وَ الرِّبا بحارالانوار، ج 103، ص 54، ح 26 |
|
در كارهاى خود از نهاندارى مدد گىرىد چون هر صاحبِ نعمتى مورد حسد است اِستَعىنُوا عَلى اُمُورِكُم بِالكِتمانِ فَإنَّ كُلَّ ذى نِعمَةٍ مَحسُورٌ تحف العقول ، ص 48 |
|
دو نعمت است كه شكر آنها گزارده نمي شود : امنيت و سلامتى نِعمَتانِ مَكفُورَتانِ الأَمنُ وَالعافِيَةُ الخصال، ص 34 |
|
عبادت كردن با وجود حرام خوارى مانند ساختن بنايى است بر روى شن اَلعِبادَةُ مَعَ أكلِ الحَرامِ كَالبِناءِ عَلَى الرَّملِ عدّة الداعى ، ص 141 |
|
دورانديش ترين مردم كسى است كه بيش از هر كس بر خشم خويش چيره آيد أحزَمُ النّاسِ أكظَمُهُم لِلغَيظِ الأمالى ، صدوق ، ص 28 |
|
اى اباذر! خداوند به ظاهر و دارايى شما نمىنگرد ، بلكه به دلها و كردارتان مىنگرد يا أباذَر! إنَّ اللَّهَ لايَنظُرُ إلى صُوَرِكُم و لا إلى أموالِكُم و لكِن يَنظُرُ إلى قُلوبِكُم و أعمالِكُم الأمالى، طوسى، ص 536 |
|
به آنچه به تو داده شده ، قناعت كن ، تا كار حسابرسى بر تو آسان شود ياِقنَع بِما اُوتيتَهُ يَخِفَّ عَلَيكَ الحِسابُ اأعلام الدين ، ص 344 |
|
از قرض گرفتن بپرهيزيد ، كه اندوه شب است و خوارى روز ييّاكُم وَ الدَّينَ فَإِنَّهُ هَمٌّ بِاللَّيلِ و مَذَّلَةٌ بِالنَّهارِ اعلل الشرائع ، ج 2 ، ص 527 |
|
خوشرويي کينه را از بين ميبرد حُسنُ البِشرِ يذهَبُ بِالسَّخِيمَةِي (کافي، ج2 ، ص 103) |
|
خوشا آنکه زيادي دارايياش را انفاق کند و زبانش را از زيادهگويي نگهدارد طوُبيَ لِمَن أنفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ و أمسَک الفَضلَ مِن قَولِهِي (کافي، ج2، ص 144) |
|
هرگز خداوند کسي را به خاطر ناداني اش عزيز نگردانده و کسي را خاطر بردباري اش ذليل و خوار نکرده است ما أعَزَّّّّ اللهُ بجَهل قَطُّ وَ لا أذَلَّ بحِلم قَطُّي (جهاد با نفس، ح 260) |
|
هر کس دنيايش را دوست داشته باشد به آخرت خود زيان مي رساند مَن أحَبَّ دُنياهُ أضَرَّ باِخِرَتهي (جهاد با نفس، ح 609) |
|
برترين ايمان آن است که بداني خداوند همه جا با توست أفضَلُ الإيمانِ أن تَعلَمَ أنَّ اللهَ مَعَک حَيثُ ما کنتَي (کنزل العمال، 66) |
|
ملاک [ارزيابى] کارها، پايان آنهاست مِلاک العَمَلِ خَواتيمُهُي (اختصاص، ص 343) |
|
کمال نيکوکارى آن است که در نهان همانگونه رفتار کني، که در آشکارا تَمامُ البِرِّ أن تَعمَلَ فِي السِّرِّ عَمَلَ العَلانِيةِي (کنزل العمال، 5265) |
|
از ما نيست کسى که امانت را بدان اندازه بياهميت شمرد که هرگاه امانتي به او بسپرند، آن را ضايع گرداند لَيسَ مِنَّا مَن يحَقِّرُ الأمانَةَ حتّي يستَهلِکها إذَا استَودَعَهاي (بحار الأنوار، ج 71، ص 172) |
|
هر دردي دوايي دارد و دواي گناهان استغفار کردن است لِکُل دَاءٍ دَواءُ وَ دَواءُ الذُّنُوبِ الاِستِغفَارُي (جهاد با نفس، ح 784) |
|
فرزند آدم وقتي تن تو سالم است و خاطرت آسوده است و قوت يک روز خويش راداري ، جهانگر مباش ابن آدم اذا اصبحت معافي في بدنک آمنا في سربک عندک قوت يومک فعلي الدنياالعفاء (کنز العمال ، ج 3 ، ص 782) |
|
خداوند متعال زيباست و زيبايي را دوست دارد إنَّ اللهَ تَعَالَي جَمِيلٌ يحِبُّ الجَمَالَ (کنز العمال، ح17166) |
|
ايمان عبارت است از شناخت قلبي، گفتار زباني و کردار با اعضا و جوارح الايمانُ مَعرفَهٌ بالقَلبِ وَ قَولٌ باللِّسانِ وَ عَمَلٌ بالاَرکانِي (ميزان الحکمه، ج 1، ص 301) |
|
هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبيش بيشتر از بديش نشود، شيطان بر پيشانى او بوسه مي زند و مي گويد: اين چهره اى است که روى رستگارى را نمي بيند اِذا بَلَغَ الرَّجُلُ اَربَعينَ سَنَةً وَ لَم يغلِب خَيرُهُ شَرَّهُ قَبَّلَ الشَّيطانُ بَينَ عَينَيهِ وَ قالَ: هذا وَجهٌ لا يفلِحُ ( مشکاة الأنوار، ص 295) |
|
خداوند بندگان غيرتمند خود را دوست دارد اِنَّ اللّهَ يحِبُّ مِن عِبادِهِ الغَيورَ (نهج الفصاحه، ح 752) |
|
براى هر چيزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است. لکل شيئى زکاة و زکاة الابدان الصيام (الکافى، ج 4، ص 62) |
|
رمضان ماهى است که ابتدايش رحمت است و ميانهاش مغفرت و پايانش آزادى از آتش جهنم. هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار. (بحار الانوار،ج93،ص342) |
|
دو چيز را خداوند در دنيا کيفر ميدهد : تعدي و ناسپاسي پدر و مادر. اثنان يعلهما الله في الدنيا البغي وعقوق الوالدين. (کنز العمال، ج 16، ص 462، ح 45458) |
|
همه خوبي ها با عقل شناخته مي شوند و کسى که عقل ندارد، دين ندارد ادعوا الله و اََنتم موقنون بالاجابة واعلموا اَنَّ الله لا يستجيبُ دعاء من قَلب غافل لاه. تحف العقول، ص 54 |
|
صدقه بلا را برطرف مىکند و مؤثرترينِ داروست. همچنين، قضاى حتمى را برمىگرداند و درد و بيمارىها را چيزى جز دعا و صدقه از بين نمىبرد. اَلصَّدَقَةُ تَدْفَعُ البَلاءَ وَ هِىَ اَنـجَحُ دَواء وَ تَدفَعُ القَضاءَ وَ قَد اُبرمَ اِبراما وَ لا يَذهَبُ بِالاَْدواءِ اِلاَّ الدُّعاءُ وَ الصَّدَقَةُ بحارالأنوار، ج 93، ص 137، ح 71 |
|
هر کس غذا بخورد و ديگرى به او نگاه کند، و به او ندهد، به دردى بى درمان مبتلا مىشود مَن اَكَلَ وَ ذو عَينَين يَنظُرُ اِلَيهِ وَ لَم يُواسِهِ ابتُلى بِداءٍ لا دَواءَ لَهُ تنبيه الخواطر، ج 1 ، ص 47 |
|
تا مىتوانى بکوش که صبح و شب در قلبت (حتّى) قصد فريب و نيرنگ کسى نباشد؛ چرا که اين از سنّتهاى من است و کسى که سنّتم را زنده کند، مرا زنده کرده است و کسى که مرا زنده کند، در بهشت با من خواهد بود. اِن قَدَرتَ اَن تُصبِحَ و تُمسى و لَيسَ فى قَلبِكَ غَشٌّ لاَِحَد فَافعَل و ذلِكَ مِن سُنَّتى و مَن أحيى سُنَّتى فَقَد اَحيانى و مَن اَحيانى کانَ مَعى فِى الجَنَّةِ سنن ترمذى، ج 4، ص 151 |
|
هرگاه يكى از شما در خودش، يا مالش، يا برادرش، چيز جالب توجهى ديد، براى بركت يافتن آن دعا كند؛ زيرا چشمزخم، واقعيت دارد. اِذا رَآى اَحَدُكُم مِن نَفسِهِ اَو مالِهِ اَو مِن اَخيهِ ما يُعجِبُهُ فَليَدعُ لَهُ بِالبَرَكَةِ فَاِنَّ العَينَ حَق نهج الفصاحه ، ح 206 |
|
غذاى سخاوتمند، دارو و غذاى بخيل، درد است. طَعامُ السَّخىِّ دَواءٌ وَ طَعامُ الشَّحيحِ داءٌ بحارالأنوار ، ج 68، ص 357، ح 22 |
|
راستگويى [مايه] آرامش و دروغگويى [مايه] تشويش است. اَلصِّدقُ طُمَأْنينَةٌ وَ الْكَذِبُ ريبَةٌ نهج الفصاحه، ح 1864 |
|
با بركت ترين زنان، كم مهريّهترين آنان است اَعظَمُ النِّساءِ بَرَكَةً اَيسَرُهُنَّ صَداقا السنن الكبرى، ج 7، ص 235 |
|
در پى روزى و نيازها، سحر خيز باشيد؛ چرا كه حركت در آغاز روز، (مايه) بركت و پيروزى است باكِروا طَـلَبَ الرِّزقِ وَ الحَوائِجِ فَاِنَّ الغُدُوَّ بَرَكَةٌ وَ نَجاحٌ المعجم الاوسط، ج 7، ص 194 |
|
على پيشواى مؤمنان و ثروت پيشواى منافقان است. عَليٌّ يَعسوبُ المُؤمِنينَ وَ المالُ يَعسوبُ المُنافِقينَ الأمالى طوسى، ص 355 |
|
همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات. إِنَّ الْمُؤْمِنَ هِمَّتُهُ فِي الصَّلاةِ وَالصِّيامِ وَالْعِبادَةِ وَالْمُنافِقُ هِمَّتُهُ فِي الطَّعامِ وَالشَّرابِ كَالْبَهيمَةِ تنبيه الخواطر،ج1، ص 94 |
|
تمام تقوا اين است كه آنچه را نمى دانى بياموزى و بدانچه مى دانى عمل كنى. تَمامُ التَّقوى اَن تَتَعَلَّمَ ما جَهِلتَ وَ تَعمَلَ بِما عَلِمتَ تنبيه الخواطر، ج 2، ص 120 |
|
وحدت مايه رحمت ، و تفرقه موجب عذاب است اَلجَماعَةُ رَحمَةٌ و الفُرقَةُ عَذابٌ كنزالعمّال ، ح 20242 |
|
علامت و نشانه ايمان نمازاست . علم الايمان الصلوة شهاب الاخبار، ص 59 |
|
برادرم عيسى مىگفت : هر روزى ، روزى خود را مىآورد إنَّ أخي عِيسىعليه السلام كان يقولُ : يَأتِي كُلُّ يَومٍ بِرِزقِهِ منتخب ميزان الحكمة ، ح 6017 |
|
روز غديرخم برترين عيد امّت من است يَومُ غَديرِ خُمٍّ أفضَلُ أعيادِ اُمَّتي الأمالى، صدوق، ص 188 |
|
نزديكترين شما به من در قيامت: راستگوترين، امانتدارترين، وفادارترين به عهد و پيمان، خوش اخلاقترين و نزديكترين شما به مردم است. اَقرَبُكُم غَدا مِنّى فِى المَوقِفِ اَصدَقُكُم لِلحَديثِ وَ اَدّاكُم لِلاَمانَةِ وَ اَوفاكُم باعَهدِ وَ اَحسَنُكُم خُلقا وَ اَقرَبُكُم مِنَ النّاس امالى طوسى، ص 229 |
|
فرزندانتان را گرامى بداريد و نكو تربيتشان كنيد أكرِموا أولادَكُم و أحسِنوا آدابَهُم عوالى اللآلى ، ج 1 ، ص 254 |
|
کسي که نماز خود را با جماعت و با درک تکبير اول نماز، چهل روز انجام دهد، خداوند دو برائت را براي او مقرر مي سازد: 1- برائت از آتش دوزخ .2- برائت از نفاق من صلي اربعين يوما جماعة يدرک التکبيرة الاولي ، کتب له برائتان برائة من النار و برائة من النفاق (بحار الانوار، ج ,88 ج 4) |
|
خداوند متعال، به بندهاش در هر روز نصيحتى عرضه مى کند، که اگر بپذيرد، خوشبخت و اگر نپذيرد، بدبخت مى شود. إنَّ اللّهَ تَعالى يعرِضُ عَلى عَبدِهِ فى کلِّ يومٍ نَصيحَةً فَإن هُوَ قَبِلَها سَعِدَ و إن تَرَکها شَقىَ. ( کنز العمّال، ح 10250) |
|
هر کس مى خواهد دعايش مستجاب و اندوهش برطرف شود، به تنگدست مهلت دهد. مَن أَرادَ تُستَجابُ دَعوَتُهُ وَأَن تُکشَفَ کربَتُهُ فَليفَرِّج عَن مُعسِرٍ (کنزالعمال، ج 6، ص 215، ح 15398 ) |
|
هر کس چهل روز خود را براى خدا خالص کند چشمه هاى حکمت از قلب وى بر زبانش جارى مى شود. مَن أخلَصَ لِلّهِ أربَعينَ صَباحا ظَهَرَت ينابيعُ الحِکمَةِ مِن قَلبِهِ عَلى لِسانِهِ. (نهج الفصاحه، ح 2836 ) |
|
بدترين مردم در روز قيامت کساني هستند که(در اين دنيا) از ترس شرّشان مورد اکرام و احترام واقع مي شوند. شرُّ النّاس يَومَ القِيامَةِ الذَّينَ يُکرمُونَ اتِّقَاءَ شَرِّهِم (جهاد با نفس، ح 673 ) |
|
هر کس که نمازش او را از فحشاء و منکر باز ندارد، هيچ بهره اي از نماز جز دوري از خدا حاصل نکرده است . من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر لم تزده من الله الا بعدا (بحار الانوار، ج ,82 ص .198 شهاب الاخبار، ص 215) |
|
هر کس تقوا روزى اش شود، خير دنيا و آخرت روزى او شده است. مَن رُزِقَ تُقىً فَقَد رُزِقَ خَيرَ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ (نهج الفصاحه، ح 3015) |
|
بدبختترين بدبختان کسي است که فقر دنيا و عذاب آخرت را با هم دارد . ان أشقي الاشقياء من اجتمع عليه فقر الدنيا وعذاب الاخرة (کنز العمال، ج 6، ص 470، ح 16593) |
|
هر کس که خداوند براى او خير بخواهد، دوستى شايسته نصيب وى خواهد نمود. مَن أرادَ اللّهُ بِهِ خَيرا رَزَقَهُ اللّهُ خَليلاً صالحِا (نهج الفصاحه، ح 3064) |
|
بلند مرتبه ترين مردم نزد خداوند در روز قيامت کسى است که در روى زمين بيشتر در خيرخواهى و ارشاد مردم قدم بردارد. إنَّ أَعظَمَ النّاسِ مَنزِلَةً عِندَاللّهِ يومَ القيامَةِ أَمشاهُم فى أَرضِهِ بِالنَّصيحَةِ لِخَلقِهِ (کافي، جلد 2، ص 208 صفحه 5) |
|
مؤمن شوخ و شنگ است، و منافق اخمو و عصبانى. المُؤمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ، وَالمُنافِقُ قَطِبٌ غَضِبٌ (تحف العقول، ص 49 ) |
|
دخترم به اين دليل فاطمه ناميده شده است که خداوند عزّ و جل او و دوستدارانش را از آتش دوزخ به دور داشته است. إنَّما سُمِّيت ابنَتي فاطِمَةُ لأنَّ اللَّهَعزّ و عجل فَطَمَها وفَطَمَ مَن أحَبَّها مِنَ النَّار (بحارالانوار، ج403، باب2، ص (10 |
|
مهدي (عج) از عترت من و از فرزندان فاطمه است. المَهدِي مِن عِترَتي مِن وُلدِ فاطِمَةَ (بحار الأنوار، ج38، ص44) |
|
پروردگارم، همان گونه که مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا کردن با مردم نيز فرمان داده است. أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ کما أَمَرَنى بِأَداءِ الفَرائِضِ. (کافى، ج 2، ص 117، ح 4.) |
|
قناعت مالي است که تمام شدني نيست. القَنَاعَةُ مَالٌ لا يَنفَدُ. (جهاد با نفس، ح 299) |
|
پاداش نيکوکارى زودتر از هر کار خوب ديگرى مى رسد و کيفر ستم و تجاوز زودتر از هر کار بد ديگرى گريبان مى گيرد. اِنَّ اَسرَعَ الخَيرِ ثَوابا البِرُّ وَ اِنَّ اَسرَعَ الشَّرِّ عِقابا البَغىُ (خصال، ص 110، ح 81) |
|
نيت مؤمن بهتر از عمل او، و نيت کافر بدتر از عمل اوست و هر کس مطابق نيت خود عمل مى کند. نيةُ المُؤمِنِ خَيرٌ مِن عَمَلِهِ وَ نيةُ الکافِرِ شَرُّ مِن عَمَلِهِ وَ کلُّ عامِلٍ يعمَلُ عَلى نيتِهِ (کافى، ج 2، ص 84 ، ح 2) |
|
همانا دينار و درهم پيشينيان شما را به هلاکت رساند و همين دو نيز هلاک کننده شماست. انَّ الدينارَ وَ الدُّرهَمَ اَهلَکا مَن کانَ قَبلکم و هُما مُهلِکاکم. (جهاد النفس، ص 247) |
|
هيچ تهيدستي سخت تر از ناداني و هيچ مالي سودمندتر از عقل نيست . لا فقر اَشد من الجهل ، لا مال اَعود من العقل . (اصول کافي،ج1،ص30) |
|
کسي که نماز را از وقتش تأخير بيندازد، (فرداي قيامت) به شفاعت من نخواهدرسيد لا ينال شفاعتي من اخر الصلوة بعد وقتها (بحارالانوار،ج،83ص20) |
|
نشان منافق سه چيز است : 1 - سخن به دروغ بگويد . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در امانت خيانت نمايد . آية المنافق ثلاث : اذا حدث کذب واذا وعد اخلف واذا اؤتمن خان . (صحيح مسلم،کتاب الايمان،ح 89) |
|
اولين چيزي که از انسانها سؤال مي شود، نمازهاي پنج گانه است . اول ما يسالون عنه الصلوات الخمس (کنز العال،ج 7،حديث 18859) |
|
بركت، با بزرگان شماست اَلبَرَكَةُ مَعَ اَكابِرِكُم جامع الأخبار، ص 242، ح 617 |
|
گریه مؤمن از (درون) دل اوست و گريه منافق از (ظاهر و) سرش. بُكاءُ الْمُؤمِنِ مِنْ قَلْبِهِ وَ بُكاءُ الْمُنافِقِ مِنْ هامَّتِهِ الجامع الصغير، ح 3156 |
|
لِخَلْقِهِ.بلند مرتبه ترين مردم نزد خداوند در روز قيامت كسى است كه در روى زمين بيشتر در خيرخواهى و ارشاد مردم قدم بردارد. إنَّ أَعْظَمَ النّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَاللّهِ يَوْمَ الْقيامَةِ أَمْشاهُمْ فى أَرْضِهِ بِالنَّصيحَةِ كافى، ج 2، ص 208، ح 5. |
|
هر كس كه خداوند براى او خير بخواهد، دوستى شايسته نصيب وى خواهد نمود. مَن أرادَ اللّهُ بِهِ خَيرا رَزَقَهُ اللّهُ خَليلاً صالحِا نهج الفصاحه، ح 3064. |
|
بازگويى نعمتها ، سپاسگزارى [از آنها] است اَلتَّحَدُّثُ بِالنِّعَمِ شُكرٌ مسند الشهاب ، ج 1 ، ص 61 |
|
بسا لحظهاى هوس كه اندوهى دراز در پى دارد ألارُبَّ شَهوَةِ ساعَةٍ أورَثَت حُزناً طَويلاً الأمالى ، طوسى ، ص 533 |
|
مردمى از مشرق قيام مىكنند و زمينه حكومت مهدى را فراهم مىآورند يَخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَيُوَطِّئونَ لِلمَهدِيِّ سُلطانَهُ كنزالعمّال ، ح 38657 |
|
نماز نور مؤمن است الصلوة نور المؤمن ( شهاب الاخبار، ص .50 نهج الفصاحه ، ص 396 ) |
|
بيكارى ، دل را سخت مىكند اَلبِطالَةُ تُقِسي القَلبَ مسند الشهاب ، ج 1 ، ص 188 |
|
هر كه حسين را دوست بدارد ، خداوند دوستدار او است أحَبَّ اللَّهُ مَن أحَبَّ حُسَيناً بحار الأنوار ، ج 43 ، ص 261 |
|
پيش از خريد خانه، از همسايه ، و پيش از راهى شدن، از همراه پرس و جو كنيد اِلتَمِسُوا الجارَ قَبلَ شِراءِ الدّارِ وَ الرَّفيقَ قَبلَ الطَّريقِ مستدرك الوسائل ، ج 8 ، ص 431 |
|
هر گاه خواستي که خداوند دارايي تو را زياد کند، زکات آن را بپرداز. إذا أرَدتَ أن يُثرِي اللهُ ما لَکَ فَزَکِّهِ. (بحارالأنوار، ج96، ص23) |
|
اگر مدارا مخلوقي بود که ديده مي شد هيچ مخلوقي از مخلوقات خدا از او نيکوتر نبود. لَو کَانَ الرِّفقُ خَلقاً يُريَ مَا کَانَ مِمَّا خَلَقَ اللهُ شَيءٌ اَحسَنَ مِنهُ. (جهاد با نفس، ح 274) |
|
مردم، کارهاى خير مى کنند، ولى پاداش آنان تنها به اندازه عقلشان عطا مى شود. اَلنّاسُ يعمَلونَ بِالخَيرِ وَ اِنَّما يعطَونَ اُجورَهُم عَلى قَدرِ عُقولِهِم (کنزالعمال، ح 7052) |
|
ريشه هر خيرى در دنيا و آخرت يک چيز است و آن ترس از خداوند متعال است. اِنَّ اَصلَ کلِّ خَيرٍ فِى الدُّنيا وَ الآخِرَةِ شَىءٌ واحِدٌ وَ هُوَ الخَوفُ مِنَ اللّهِ تَعالى (مستدرک الوسائل، ج 11، ص 235، ح 12842) |
|
خداوند جويندگان دانش را دوست دارد. اِنَّ اللّهَ يحِبُّ بُغاةَ العِلمِ (کافى، ج1، ص 30، ح1 ) |
|
مردم، دو گروهند: دانشمند و دانش اندوز و در غير اين دو، خيرى نيست. اَلنّاسُ رَجُلانِ: عالِمٌ وَ مُتَعَلِّمٌ وَ لا خَيرَ فيما سِواهُما (نهج الفصاحه، ح 3145 ) |
|
سخاوتمند به خدا، مردم و بهشت نزديک است. اَلسَّخىُّ قَريبٌ مِنَ اللّهِ ، قَريبٌ مِنَ النّاسِ ، قَريبٌ مِنَ الجَنَّةِ (بحارالأنوار، ج 73، ص 308، ح37) |
|
هر گاه بندهاى هنگام خوابش، بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد، خداوند به فرشتگان مىگويد: به تعداد نفسهايش تا صبح برايش حسنه بنويسيد إذا قالَ العَبدُ عِندَ مَنامِهِ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ يقولُ اللّهُ: مَلائِکتى! اُکتُبُوا بِالحَسَناتِ نَفسَهُ إلَى الصَّباحِ (جامع الأخبار، ص 42) |
|
هر کس دوست دارد خداوند هنگام سختيها و گرفتاريها دعاى او را اجابت کند، در هنگام آسايش، دعا بسيار کند. مَن سَرَّهُ أن يستَجيبَ اللّهُ لَهُ عِندَ الشَّدائِدِ وَالکربِ فَليکثِرِ الدُّعاءَ فِى الرَّخاءِ (نهج الفصاحه، ح 3023) |
|
بدبختترين مردم پادشاهانند و خوشبختترين مردم کسى است که با مردم بزرگوار معاشرت کند. أشقَى النّاسِ المُلوک... وَ أسعَدُ النّاسِ مَن خالَطَ کرامَ النّاسِ (الأمالى صدوق، ص 73، ح 41) |
|
شعبان ماه من است، و رمضان ماه خداست؛ پس هرکس در شعبان روزه بدارد، من در روز قيامت شفيع او خواهم بود. شَعبانُ شَهري، وَرَمَضانُ شَهرُ اللهِ؛ فَمَن صامَ شَهري، کنتُ لَهُ شَفيعاً يَومَ القيامَهِ. (بحار الأنوار، ج 97، ص 83) |
|
خداوند دوست دارد که وقتى يکى از شما کارى انجام مىدهد در آن محکم کارى کند. اِنَّ اللّهَ يحِبُّ اِذا عَمِلَ اَحَدُکم عَمَلاً اَن يتقِنَهُ (نهج الفصاحه، ح 726) |
|
هر کس دوست دارد بىنيازترين مردم باشد، بايد به آنچه در دست خداست مطمئنتر باشد تا آنچه به دست خودش دارد. مَن اَحَبَّ اَن يکونَ اَغنَى النّاسِ فَليکن بِما فى يدِ اللّهِ اَوثَقَ مِنهُ بِما فى يدِهِ (نهج الفصاحه، ح 2798) |
|
در طلب دنيا معتدل باشيد و حرص نزنيد ، زيرا به هر کس هر چه قسمت اوست مي رسد. أجملوا في طلب الدنيا فإن کلا ميسر لما خلق له (کتاب التجارات،ح2133) |
|
دو چيز را خداوند در اين جهان کيفر ميدهد : تعدي ، و ناسپاسي پدر و مادر . اثنان يعجلهما الله في الدنيا البغي وعقوق الوالدين . (کنز العمال ، ج 16 ، ص 462) |
|
به کوچکي گناه نگاه نکنيد بلکه به چيزي [نافرماني خدا] که برآن جرات يافته ايد بنگريد لا تَتظُرو الي صَغيرِ الذّنبِ ولَکَنِ نظروا الي ما اجتَرَأتُم (جهاد النفس،ح 405) |
|
دو چيز را خداوند در اين جهان کيفر ميدهد : تعدي ، و ناسپاسي از پدر و مادر . اثنان يعجلهما الله في الدنيا البغي وعقوق الوالدين . (کنز العمال،ج16،ص 462) |
|
صدقه دادن ، از مرگِ بد باز مىدارد اَلصَّدَقةُ تَمنَعُ مِيتَةَ السَّوءِ ثواب الأعمال ، ص 140 |
|
خداوند شتاب در كار نيك را دوست دارد إنَّ اللَّهَ يُحِبُّ مِنَ الخَيرِ ما يُعجَّلُ الكافى، ج 2، ص 142 |
|
بركت، با بزرگان شماست. اَلبَرَكَةُ مَعَ اَكابركُم جامع الأخبار، ص 242، ح 617 |
|
اى گروه جوانان! ازدواج كنيد . اگر نمىتوانيد ، روزه بگيريد كه روزه مهارِ شهوت است يا مَعشَرَ الشَّبابِ عَلَيكُم بِالباهِ فَاِن لَم تَستَطيعوهُ فَعَلَيـكُم بِالصّيامِ فَاِنَّهُ وِجاؤُهُ كافى ، ج 4، ص 180، ح 2 |
|
ميهمان، روزى خود را مياورد و گناهان اهل خانه را ميبرد اَلضَّيفُ يَنزِلُ بِرِزقِهِ وَيَرتَحِلُ بِذُنوبِ اَهلِ البَيتِ بحارالأنوار، ج 75، ص 461، ح 14 |
|
از خنديدنِ بى تعجّب [و بىجا] يا راه رفتن و سخن گفتنِ بىادبانه بپرهيز ايّاكَ اَن تَضحَكَ مِن غَيرِ عَجَبٍ ، اَو تَمشىَ و تَتَـكَلَّمَ فى غَيرِ اَدَب غرر الحكم، ح 10599 |
|
اولين چيزي که از انسانها سؤال مي شود، نمازهاي پنج گانه است اول ما يسالون عنه الصلوات الخمس کنز العال ، ج 7، حديث 18859 |
|
كارگزاران شما [نتيجه] اعمال شما هستند، همان گونه كه هستيد، بر شما حكومت مىشود عُمّالُكُم اَعمالُكُم، كَما تَـكونونَ، يُوَلّى عَلَيكُم شرح شهاب الاخبار، ص 260 |
|
گذشت كن از كسى كه به تو ظلم كرده ، رابطه برقرار كن با كسى كه با تو قطع رابطه كرده و عطا كن به كسى كه از تو دريغ نموده است. اُعفُ عَمَّن ظَـلَمَكَ وَصِل مَن قَطَعَكَ وَ اَعطِ مَن حَرَمَكَ اعلام الدين ، ص 96 |
|
فرزندانتان را به سه چيز ادب كنيد: عشق به پيامبرتان، عشق به خاندان او، و قرآن خواندن. اَدِّبوا اَولادَكُمْ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ : حُبِّ نَبيِّكُمْ و حُبِّ اَهْلِ بَيْتِهِ وَ عَلى قِراءَةِ الْقُرآنِ غرر الحكم، ح 4488 |
|
با هم غذا بخوريد و پراکنده نباشيد، که برکت با جماعت است. کلوا جَميعا وَ لا تَفَرَّقوا فَاِنَّ البَرَکةَ مَعَ الجَماعَةِ (بحارالأنوار، ج 66، ص 349) |
|
مردم را از دوستانشان بشناسيد، زيرا انسان با کسى رفاقت مى کند که او را مى پسندد. اِختَبِرُوا النّاسَ بِاَخدانِهِم فَاِنَّ الرَّجُلَ يخادِنُ مَن يعجِبُهُ (تحف العقول، ص 214) |
|
نيکى و نيکوکاران را دوست بداريد. سوگند به آن که جانم به دست اوست، برکت و تندرستى، با نيکى و نيکوکاران است. اَحِبُّو المَعروفَ وَ اَهلَهُ فَوَالَّذى نَفسى بِيدِهِ اِنَّ البَرَکةَ وَ العافيةَ مَعَهُما (کنز العمّال، ح 15974) |
|
نشانه توبه کننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها کردن باطل، پايبندى به حق و حريص بودن بر کار خير. اَمّا عَلامَةُ التّائِبِ فَاَربَعَةٌ: اَلنَّصيحَةُ لِلّهِ فى عَمَلِهِ وَ تَرک الباطِلِ وَ لُزومُ الحَقِّ وَ الحِرصُ عَلَى الخَيرِ (تحف العقول، ص 20. ) |
|
بدان که راستگويى، پر برکت است و دروغگويى، شوم. معلَم اَنَّ الصِّدقَ مُبارَک وَ الکذبَ مَشؤومٌ (تحف العقول، ص 14. ) |
|
با هم غذا بخوريد و پراکنده نباشيد، که برکت با جماعت است. کلوا جَميعا وَ لا تَفَرَّقوا فَاِنَّ البَرَکةَ مَعَ الجَماعَةِ (بحارالأنوار، ج 66، ص 349. ) |
|
خداوند اصرار کنندگان در دعا را دوست دارد. اِنَّ اللّهَ يحِبُّ المُلِحّينَ فِى الدُّعاءِ. ( بحارالأنوار، ج 93، ص 378 ) |
|
بخشنده ترين شما پس از من کسي است که دانشي بياموزد آنگاه دانش خود را بپراکند اَجوَدُکُم مِن بَعدي رَجُلٌ عَلِمَ عِلماً فَنَشَرَ عِلمَهُ (ميزان الحکمه،ح13825) |
|
با دارايي خود نمي توانيد دل مردم را به دست بياوريد پس دلشان را با اخلاق (نيک) به دست آوريد . انکم لن تسعوا الناس باموالکم فسعوهم باخلاقکم (نثرالدر،ج1ص123) |
|
برترين ايمان آن است که معتقد باشي هر کجا هستي خداوند با توست. اَفضَلُ الإِيمانِ اَن تَعلَمَ اَنَّ اللهَ مَعَکَ حَيثُ ما کُنتَ (کنزالعمال،ج1،ح66) |
|
هر که با مردم چنان رفتار کند که دوست دارد آنها با او آنگونه رفتار کنند، عادل است. من صاحب الناس بالذى يحب ان يصاحبوه کان عدلا (کنزالفوائد،ج?ص???) |
|
ارجمندترين مردم کسى است که آن چه را که برايش سودى ندارد رها کند. اعظم الناس قدرا من ترک مالا يعنيه (الامالى،صدوق،ص??) |
|
فاطمه پاره وجود من است، هر که او را بيازارد مرا آزار داده و هر که او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است. فاطمه بضعه مني فمن آذاهـا فـقـد اذاني و من احبـها فـقـد احبني (بحارالانوار،ج43ص29) |
|
همنشين خوب بهتر از تنهايى است و تنهايى بهتر از همنشين بد الجليس الصالح خير من الوحدة و الوحدة خير من جليس السوء (الامالى طوسى،ص???) |
|
اگر خداوند بوسيله تو يک نفر را هدايت کند براي تو بهتر است از دنيا و هر آنچه در آن است لَئِن يَهدِي اللهُ بِکَ رَجُلاً واحِداً خَيرٌ لَکَ مِنَ الدُّنيا وَ ما فِيها (بحارالانوار،ج2ص2) |
|
اى على! عقل چيزى است كه با آن، بهشت و خشنودى خداوند مهربان به دست مىآيد. يا عَلىُّ اَلعَقلُ مَا اكتُسِبَت بِهِ الجَنَّةُ وَ طُلِبَ بِهِ رِضَى الرَّحمنِ من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 369، ح 5762 |
|
كمال عقل پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است به شرط آن كه حق، ترك نشود رَاسُ العَقلِ بَعدَ الايمانِ بِاللّهِ مُداراةُ النّاسِ فى غَيرِ تَركِ حَقٍّ تحف العقول، ص 42 |
|
هر گاه در برادر (دينى) خود سه صفت ديدى به او اميدوار باش: حيا، امانتدارى و راستگويى إِذا رَأَيتَ مِن أَخيكَ ثَلاثَ خِصالٍ فَارجُهُ: اَلحَياءُ وَالأَمانَةُ وَالصِّدقُ نهج الفصاحه، ح 205 |
|
هيچ فقري سخت تر از ناداني نيست و هيچ مالي سودمندتر ازعقل نيست لا فَقرَ اشَدُّ مِنَ الجَهلِ لامالَ اَعودُ مِنَ العَقلِ اصول کافي ج1ص30 |
|
هر كس بد اخلاق باشد، خودش را عذاب مىدهد و هر كس غم و غصهاش زياد شود، تنش رنجور مىگردد مَن ساءَ خُلقُهُ عَذَّبَ نَفسَهُ وَ مَن كَبُرَ هَمُّهُ سَقُمَ بَدَنُهُ نهج الفصاحه، ح 3002 |
|
کمال عقل پس از ايمان به خدا، مدارا کردن با مردم است به شرط آن که حق، ترک نشود. رَاسُ العَقل بَعدَ الايمانِ باللّهِ مُداراةُ النّاس فى غَير تَرک حَقٍّ. ( تحف العقول، ص 42) |
|
مؤمن ابتدا به سلام مي کند و منافق منتظر سلام ديگران است اَلمُؤمِنُ يبدَأُ بِالسَّلامِ وَ المُنافِقُ يقُولُ:حَتّى يبدَا بي (کنزالعمّال، ح 778) |
|
انسان هيچ کارى بهتر از نماز، اصلاح ميان مردم و خوش اخلاقى نکرده است. ما عَمِلَ ابنُ آدَمَ شَيئاً اَفضَلَ مِنَ الصَّلاةِ وَ صَلاحِ ذاتِ البَينِ وَ خُلق حَسَن (نهج الفصاحه، ح 2651 ) |
|
کسى که سه خصلت در او باشد، خداوند خير دنيا و آخرت را براى او فراهم مي کند: خشنودى به مقدرات، صبر در بلا و دعا در سختى و راحتى ثَلاثٌ مَن کنَّ فيهِ جَمَعَ اللّهُ لَهُ خَيرَ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ: اَلرِّضا بِالقَضاءِ وَ الصَّبرُ عِندَ البَلاءِ وَ الدُّعاءُ عِندَ الشِّدَّةِ وَ الرَّخاءِ (بحارالأنوار، ج 71، ص 156، ح 71) |
|
ما پيامبران، همانگونه که به برپا داشتن واجبات مأمور شدهايم، به مدارا کردن با مردم نيز مأمور شده ايم. اِنّا اُمِرنا مَعاشِرَ الاَنبياءِ بِمُداراةِ النّاسِ، کما اُمِرنا بِاقامَةِ الفَرائِضِ (ارشاد القلوب، ج 1، ص 115) |
|
عصاره تقوا در اين گفته خداوند آمده است: خداوند به عدالت و نيکى فرمان مىدهد. جِماعُ التَّقوى فى قولِهِ تَعالى: «اِنَّ اللَّهَ يامُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ» (کافى، ج 2، ص 82 ، ح 4) |
|
بلا براى ظالم مايه ادب، براى مؤمن آزمايش و براى پيامبران مايه ترفيع درجه و براى اوليا بزرگوارى است. اِنَّ البَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلمُؤمِنِ اِمتحانٌ وَ لِلانبياءِ دَرَجَة وَ لِلاولياءِ کرامَة (بحار الأنوار، ج 75، ص 127، ح 9 ) |
|
بيکارى ، دل را سخت مي کند اَلبِطالَةُ تُقِسي القَلبَ (مسند الشهاب، ج 1، ص 188 ) |
|
ترس از خداي عزوجل سر حکمت و دانايي است. رَاسُ الحِکمَةِ مَخَافَةُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ. (جهاد با نفس ،ح 119 ) |
|
هر کس برادر [دينى] خود را به گناهى سرزنش کند، نميرد، مگر آنکه مرتکب آن شود. مَن عَيرَ اَخاهُ بِذَنبٍ لَم يمُت حَتّى يعمَلَهُ (نهج الفصاحه، ح 2920 ) |
|
صدقه دادن به خويشاوندان، هم صدقه است و هم صله رحم اَلصَّدَقَةُ عَلَى القَرابَةِ صَدَقَةٌ وصِلَةٌ (مسند احمد، ج 4 ،ص 17) |
|
هرگاه ديديد که مردي باکي ندارد که چه مي گويد و چه درباره اش گفته مي شود،چنين کسي شريک شيطان است اِذا رَاَيتُم الرَّجُل لايُبالي ما قال و لا ما قِيلَ لَهُ فَهُوَ شِرکُ الشَّيطان (جهادالنفس،ح687) |
|
بهترين کارها در نزد خدا نماز به وقت است ، آنگاه نيکي به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در راه خدا . احب الاعمال الي الله الصلاة لوقتها ثم بر الوالدين ثم الجهاد في سبيل الله . (کنز العمال ، ج 7 ، ص 285 ، ح 18897 ) |
|
در انسان پاره گوشتى است كه اگر آن سالم و درست باشد، ديگر اعضاى بدنش هم با آن سالم مىشوند و هرگاه آن بيمار شود، ديگر اعضاى بدنش بيمار و فاسد مىگردند. آن پاره گوشت، قلب است. فِى الاِنسانِ مُضغَةٌ اِذا هىَ سَلِمَت وَ صَحَّت سَلِمَ بِها سائرُ الجَسَدِ، فَاذا سَقِمَت سَقِمَ بِها سائرُ الجَسَدِ وَ فَسَدَ، وَ هِىَ القَل خصال، ص 31، ح 109 |
|
انسان گناه مىكند، پس با آن، علمى را كه پيشتر مىدانسته، از ياد مىبرد اِنَّ العَبدَ لِيُذنِبُ الذَّنبَ فَيَنسى بِهِ العِلمَ الَّذى كانَ قَد عَلِمَهُ عدّة الداعى، ص 197 |
|
فاطمه پاره وجود من است, هر كه او را خوشحال كند مرا خوشحال كرده و هر كه او را بيازارد مرا آزار داده. فاطمه در نزد من عزيزترين مردم است فاطمه بضعه منى من سرها فقد سرنى و من سإها فقد سإنى, فاطمه اعز الناس على بحارالانوار, ج43, ص23 |
|
هرگاه يكى از شما به خانه خود وارد مىشود، سلام كند، چرا كه سلام بركت مىآورد و فرشتگان با سلام دهنده انس مىگيرند اِذا دَخَلَ اَحَدكُم بَيتَهُ فَليُسَلِّم، فَاِنَّهُ يُنزِلُهُ البَرَكَةَ وَ تُؤنِسُهُ المَلائِكَةُ علل الشرايع، ج 2، ص 583، ح 23 |
|
با بركت ترين زنان، كم مهريّهترين آنان است. اَعظَمُ النِّساءِ بَرَكَةً اَيسَرُهُنَّ صَداق السنن الكبرى، ج 7، ص 235 |
|
رحمت خدا بر پدرى كه داراى دخترانى است! دختران، با بركت و دوست داشتنىاند و پسران، مژده آورند. دختران باقيات الصالحات (بازماندگان شايسته)اند. رَحِمَ اللّهُ اَبَا البَناتِ، اَلبَناتُ مُبارَكاتٌ مُحَبِّباتٌ وَ البَنونَ مُبَشِّراتٌ وَ هُنَّ الباقياتُ الصّالِحاتُ مستدرك الوسائل، ج 15، ص 115، ح 17700 |
|
هر كس به نام من نامگذارى كند و بركت و خجستگى مرا اميد داشته باشد، بركت به سوى او خواهد آمد و تا قيامت (باقى) خواهد بود. مَن تَسَمّى بِاسمى يَرجو بَرَكَتى وَ يُمنى، غَدَت عَلَيهِ البَرَكَةُ وَ راحتَ اِلى يَومِ القيامَةِ كنزالعمّال، ح 45221 |
|
بدرستيکه خداوند تمام وجود دخترم فاطمه را لبريز از ايمان و يقين به خود گردانيده است اِنَّ اِبنَتى فاطمه مَلَأ اللهُ قَلبَها وَ جَوارِحَها ايماناً وَ يَقيناً بحارالانوار، ج43، ص29 |
|
هر كس در جستجوى دانش باشد تا با آن اسلام را زنده كند و مرگ او فرا رسد، در بهشت ميان او و پيامبران تنها يك درجه فاصله است. مَن جاءَهُ المَوتُ وَ هُوَ يَطلُبُ العِلمَ لِيُحيىَ بهِ الاِسلامَ كانَ بَينَهُ وَ بَينَ الانبياء دَرَجَةٌ واحِدَةٌ فِى الجَنَّةِ منية المريد ، ص 100 |
|
بدان كه راستگويى، پر بركت است و دروغگويى، شوم اِعلَم اَنَّ الصِّدقَ مُبارَكٌ وَ الكِذبَ مَشؤومٌ تحف العقول، ص 14 |
|
اگر از خدا چنانكه بايد مىترسيديد، به دانشى ناب دست مىيافتند و اگر خدا را چنانكه بايد مىشناختيد، با دعايتان كوهها از ميان مىرفتند لَو خِفتُمُ اللّهَ حَقَّ خيفَتِهِ لَعَلِمتُمُ العِلمَ الَّذى لا جَهلَ مَعَهُ، وَ لَو عَرَفتُمُ اللّهَ حَقَّ مَعرِفَتِهِ لَزالَت بِدُعائِكُمُ الجِبالُ كنز العمّال، ح 5881 |
|
نماز، از آيينهاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّينِ وَ فيها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ الاَْنبياءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِكَةِ وَ هُدىً و ايمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ خصال، ص 522، ح 11 |
|
هر كس به خدا توكل كند، خداوند هزينه او را كفايت مىكند و از جايى كه گمان نمىبرد به او روزى مىدهد. مَن تَوَكَّلَ عَلَى اللّهِ كَفاهُ مَؤنَتَهُ وَرِزقَهُ مِن حَيثُ لايَحتَسِب؛ كنزالعمال ج3 ، ص 103 |
|
توكّل كردن (به خدا) بعد از به كار بردن عقل، خود موعظه است. اَلتَّوَكُّلُ بَعدَ الكَيسِ مَؤعِظة كنزالعمال ج3،ص103 |
|
فال بد زدن شركاستوهيچكسازمانيستمگراينكهبهنحوىدستخوش فال بد زدن مىشود، اما با توكل، خداوند آن را از بين مىبرد. اَلطّيَرَةُ شِركُ وَمامِنّا إِلاّ وَلكِنَّ اللّهَ يُذهِبُهُ بِالتَّوَكُّلِ؛ سنن ابن ماجه ج2 ، ص1170 |
|
هرگاه بدعتها در ميان امت من آشكار شد، بر عالم است كه علمش را آشكار كند و هر كس نكند، لعنت خدا بر او. إذا ظَهَرتِ البِدعُ في اُمّتي فلْيُظهِرِ العالِمُ علمَهُ ، فمَن لَم يَفعل فعَلَيهِ لَعنةُ اللّهِ الكافي : ج 1 ، ص 54 ، ح 2 |
|
رسول اكرم صلىاللهعليهوآله گروهى را كه كشت و كار نمىكردند، ديدند و فرمودند: شما چه كارهايد؟ عرض كردند ما توكل كنندگانيم. فرمودند: نه، شما سر باريد. رَأى رَسولُ اللّهِ صلىاللهعليهوآله قَوما لا يَزرَعونَ قالَ: ما أَنتُم؟ قالوُا: نَحنُ المُتَوَكِّلونَ، قالَ: لا، بَل أَنتُم المُتَّكِلونَ؛ مستدرك الوسائل ج11، ص217 |
|
آيا از بردن نام بدکار، براى اينکه مردم او را بشناسند، خوددارى مى کنيد؟ بدکار را با اعمال و کردارش معرفى کنيد، تا مردم از او برحذر باشند. اَتـَرعوونَ عَن ذِکرِ افاجِرِ حَتّى يعرِفَهُ النّاسُ؟! فَاذکرُوا الفاجِرَ بِما فيهِ يحذَرهُ النّاسُ (کنزالعمال ، ح 8070) |
|
هنگامى که مؤمن را خاموش و بزرگ منش ديديد، به او نزديک شويد که حکمت مى آموزد. إذا رَأَيتُمُ المُوءمِنَ صَموتا وَقورا فَادنُوا مِنهُ فَإنَّهُ يلقِي الحِکمَةَ (تحف العقول، ص 397) |
|
هر کس در راه خداوند مجروح شود ، در حالى وارد قيامت مي شود که بويش چون بوى مشک است . . . و نشان شهيدان را دارد مَن جُرِحَ في سَبيلِ اللَّهِ جاءَ يومَ القِيامَةِ ريحُهُ کرِيحِ المِسک. . . عَلَيهِ طابَعُ الشُّهَداءِ (ميزان الحکمه ، ح 9814) |
|
آدمى، با گناهى که مي کند، از روزى محروم مي شود إنَّ الرَّجُلَ لَيحرَمُ الرِّزقَ بِالذَّنبِ يصيبُهُ (الأمالى، طوسى، ص 528) |
|
سه چيز است که در هر کس باشد [آثارش] به خود او بر مى گردد: ستم کردن، فريب دادن و پيمان شکنى. ثَلاثٌ مَن کنَّ فيهِ فَهِىَ راجِعَةٌ عَلى صاحِبِها: اَلبَغىُ وَ المَکرُ وَ النَّکتُ (نهج الفصاحه، ح 1281) |
|
بهترين سخن، آن است که قابل فهم و روشن و کوتاه باشد و خستگى نياورد. خَيرُ الکلامِ مَا دَلَّ وَ جَلَّ وَ قَلَّ وَ لَم يمِلَّ (انوار العلويه، ص 489) |
|
باهم اختلاف نکنيد، که پيشينيان شما دچار اختلاف شدند و نابود گشتند. لا تَختَلِفوا، فَإِنَّ مَن کانَ قَبلَکمُ اختَلَفوا فَهَلَکوا (کنزالعمال، ح 894) |
|
ما قومى هستيم که تا گرسنه نشويم غذا نمى خوريم و تا سير نشده ايم دست از غذا مى کشيم. نَحنُ قَومٌ لا نَأکلُ حَتّى نَجوعَ وَ اِذا اَکلنا لا نَشبَعُ (سنن النبى، ص 226 ) |
|
پنج چيز از سنت پيغمبران است: حيا، بردبارى، حجامت کردن، و مسواک و عطر زدن. خَمسٌ مِن سُنَن المُرسَلينَ: اَلحَياءُ وَ الحِلمُ وَ الحِجامَةُ وَ السِّواک وَ التَّعَطُّرُ (نهج الفصاحه، ح 1463) |
|
خدايا ! آموزگاران را بيامرز ؛ عمرشان را دراز و کسبشان را با برکت کن اللّهُمَّ اغفِر لِلمُعَلِّمينَ و أطِل أعمارَهُم و بارِک لَهُم في کسبِهِم (تاريخ بغداد، ج 3، ص 64) |
|
دوست داشتنى ترين کارها نزد خداوند: نماز اول وقت، سپس نيکى به پدر و مادر و سپس جهاد در راه خداست. اَحَبُّ الاَعمالِ اِلَى اللَّهِ الصَّلاةُ لِوَقتِها، ثُمَّ بِرُّ الوالِدَين، ثُمَّ الجَهادُ فى سَبيلِ اللَّهِ (نهج الفصاحه، ح 70) |
|
هر کس عيب و زشتى برادر مسلمان خود را فاش کند، خداوند زشتى او را آشکار سازد، تاجايى که او را در درون خانه اش رسوا سازد. مَن کشَفَ عَورَةَ اَخيهِ المُسلِمِ کشَفَ اللّهُ عَورَتَهُ حَتّى يفضَحَهُ بِها فى بَيتِهِ (الترغيب والترهيب، ج 2، ص 239، ح 9.) |
|
آنچه اندک باشد و کفايت کند، از آنچه که فراوان باشد و [آدمي را به خود] مشغول سازد بهتر است مَا قَلَّ وَ کَفَي خَيرٌ مِمّا کَثُرَ وَ ألهَي (جهاد النفس ح 631) |
|
از فراست مؤمن بترسيد که چيزها را با نور خدا مي نگرد. اتقوا فراسة المؤمن فَإنه ينظر بنور الله (سنن ترمذي، کتاب تفسير القرآن، ح 3052) |
|
آفت شرافت و بزرگي ، به خود نازيدن و خود بزرگ بيني است آفَهُ الحَسَب الاِفتِخَارُ وَ العُجبُ. (جهاد النفس ح 709) |
|
وقتي خداوند براي بنده اي نيکي خواهد ، وي را در کار دين دانا و به دنيا بي اعتنا سازد و عيوب وي را بدو بنماياند . اذا أرادَ الله بِعَبد خَيراً فقهه في الدين وَ زَهده في الدُنيا وبَصره عُيوبه (کنز الاعمال، جلد 10، صفحه 137) |
|
بندگان خدا بنزد وي کسي است که با بندگان او دلسوزتر و مهربانتر باشد. ان احب عباد الله الي الله أنصحهم لعباده. (نهج الفصاحه ، ص 115) |
|
ثواب نيکي با خويشاوندان را از همه کارهاي نيک زودتر ميدهند. ان اعجل الطاعة ثوابا صلة الرحم. (الکافى، ج 4 ص 68، ح 2) |
|
خداوند شخص آسانگير نرمخو را دوست دارد . ان الله تعالي يحب السهل الطليق . (کنز العمال ، ج 3 ، ص 3) |
|
کارها در پيش خدا کاريست که دوام آن بيشتر است ، اگر چه اندک باشد . احب الاعمال الي الله أدومها وان قل. (صحيح مسلم ، کتاب صلاة المسافرين و قصرها ، ح 1305) |
|
وقتي خواستي کاري را انجام دهي، تأمل کن تا خدا راه آن را به تو نشان دهد. اِذا أرادَت أَمراً فَعَلَيک بــِالتَؤُدَة حَتّي يريک اللهُ مِنهُ المَخرج. (کنز العمال ، ج 3 ، ص 99 ، ح 5677) |
|
هر كس دوست دارد خداوند هنگام سختى ها و گرفتارى ها دعاى او را اجابت كند، در هنگام آسايش، دعا بسيار كند مَنْ سَرَّهُ أن يَستَجيبَ اللّهُ لَهُ عِندَ الشَّدائِدِ وَالْكَربِ فَليُكثِرِ الدُّعاءَ فِى الرَّخاءِ نهج الفصاحه ح3023 |
|
هيچ دعايى زودتر از دعايى كه انسان در غياب كسى مىكند، مستجاب نمىشود. لَيسَ شَىْءٌ أَسرَعَ إِجابَةً مِن دَعوَةِ غائِبٍ لِغائِبٍ؛ بحارالأنوار ج93، ص359 |
|
دعا كردن را در هنگام رقّت قلب غنيمت شمريد، كه رقت قلب، رحمت است. اِغتَنِمُوا الدُّعاءَ عِندَ الرِّقَّةِ فَإِنَّها رَحمَةٌ؛ بحارالأنوار ج93، ص347 |
|
صدقه دادن، ده حسنه، قرض دادن، هجده حسنه، رابطه با برادران [دينى]، بيست حسنه و صله رحم، بيست و چهار حسنه دارد اَلصَّدَقَةُ بِعَشرَةٍ وَ القَرضُ بِثَمانِيَةَ عَشرَ وَ صِلَةُ الْاِخوانِ بِعِشرينَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِاَربَعَةٍ وَ عِشرينَ كافى، ج 4، ص 10، ح 3 |
|
در مدارا، فزونى و بركت است، و هر كس از مدارا محروم باشد، از خير، محروم شده است. اِنَّ فِى الرِّفق الزّيادَةَ وَ البَرَكَةَ وَ مَن يُحرَم الرِّفقُ يُحرَمِ الخَيرَ كافى، ج 4، ص 10، ح 3 |
|
روزه گرفتن در گرما، جهاد است. اَلصُّومُ فِى الحَرّ جِهادٌ كافى، ج 4، ص 10، ح 3 |
|
ساعتى عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است كه شبهايش به نماز و روزهايش به روزه بگذرد. عَدلُ ساعَةٍ خَيْرٌ مِن عِبادَةِ سَبعينَ سَنَةً قِيامِ لَيلِها وَصِيام نَهارها مشكاةالأنوار، ص 544 |
|
هر كس عيب و زشتى برادر مسلمان خود را فاش كند، خداوند زشتى او را آشكار سازد، تاجايى كه او را در درون خانه اش رسوا سازد مَن كَشَفَ عَورَةَ اَخيهِ المُسلِمِ كَشَفَ اللّهُ عَورَتَهُ حَتّى يَفضَحَهُ بِها فى بَيتِهِ الترغيب والترهيب، ج 2، ص 239، ح 9 |
|
به مردم ناسزا نگوييد، كه با اين كار در ميان آنها دشمن پيدا مىكنيد لا تَسُبُّوا الناسَ فَـتَـكتَسِبُوا العَداوَةَ بَينَهُم كافى ، ج 2، ص 360 ح 3 |
|
شما را سفارش مىكنم به راستگويى، كه راستگويى با نيكوكارى همراه است و هر دو در بهشتاند و از دروغگويى بپرهيزيد كه دروغگويى همراه با بدكارى است و هر دو در جهنماند عَلَيكُم بِالصِّدقِ فَاِنَّهُ مَعَ البِرِّ وَ هُما فِى الجَنَّةِ وَ ايّاكُم وَ الكِذبِ فَاِنَّهُ مَعَ الفُجورِ وَ هُما فِىالنّارِ نهج الفصاحه، ح 1976 |
|
بهترين شما كسى است كه آخرت خود را براى دنيا و دنياى خود را براى آخرت رها نكند و سربار مردم نباشد. خَيرُكُم مَن لَم يَترُك آخِرَتَهُ لِدُنياهُ وَلا دُنياهُ لآِخِرَتِهِ وَ لَم يَكُن كَلاًّ عَلَى النّاسِ نهج الفصاحه، ح 1525 |
|
كسى كه براى زنده كردن حق يك مسلمان، شهادت حقّ بدهد، روز قيامت در حالى آورده مىشود كه پرتو نور چهرهاش، تا چشم كار مىكند ديده مىشود و خلايق او را به نام و نسب مىشناسند وَ مَن شَهِدَ شَهادَةَ حَقٍّ لِيُحيِىَ بِها حَقَّ امرِىءٍ مُسلِمٍ اَتى يَومَ القيامَةِ وَ لِوَجهِهِ نورٌ مَدَّ البَصَرِ تَعرِفُهُ الخَلايِقُ بِاسمِهِ وَ نَسَبِهِ كافى، ج 7، ص 381، ح 1 |
|
رسول خدا فرمودند:خوشا به سعادت آنان كه چون حق را بشنوند، بپذيرند و هرگاه حق از آنان خواسته شود، دريغ نكنند و براى مردم همانگونه قضاوت كنند كه براى خود مىكنند قالَ:طوبى لَهُم اَلَّذينَ يَقبَلونَ الحَقَّ اِذا سَمِعُوهُ وَ يَبذُلونَهُ اِذا سُئِلوهُ وَ يَحكُمونَ لِلنّاسِ كَحُكمِهِم لاَِنفُسِهِم بحارالأنوار، ج 75، ص 29، ح 19 |
|
عبادت ده جزء دارد، که نُه جزء آن، طلب روزى حلال است. اَلعِبادَةُ عَشرَةُ اَجزاءٍ تِسعَةُ اَجزاءٍ فى طَلَبِ الحَلالِ (بحارالأنوار، ج 103، ص 9، ح 37) |
|
بنده اى که همسايه اش از شرّ او در امان نباشد، وارد بهشت نمي شود لا يدخُلُ الجَنَّةَ عَبدٌ لا يأمَنُ جارُهُ بَوائِقَهُ (مستدرک الوسائل، ج 8، ص 425) |
|
هر که به آنچه خداوند روزيش کرده راضى باشد، خوش و خرّم بماند. مَن رَضىَ بِما رَزَقَهُ اللَّهُ قَرَّت عَينُهُ ( امالى طوسى، ص 225، ح 393 ) |
|
از ما نيست کسى که با مسلمانى تقلّب کند، يا به او ضرر رساند و يا با وى حيله نمايد. لَيسَ مِنّا مَن غَشَّ مُسلِما اَو ضَرَّهُ اَو ماکرَهُ (نهج الفصاحه، ح 2414) |
|
براى جوانان در مجالس جاى باز کنيد، و امور نو و جديد را به آنان تفهيم کنيد، چرا که اين گروه جايگزين شما و درگير مسائل جديد خواهند شد. اَوسِعوا لِلشَّبابِ فِى المَجلِسِ وَ اَفهِموهُمُ الحَديثَ فَاِنَّهُمُ الخُلوفُ وَ اَهلُ الحَديثِ ؛ (الفردوس ، ج 1، ص 98، ح 320 ) |
|
هر کس از مدارا بى بهره باشد، از همه خوبى ها بى بهره مانده است. مَن حُرِمَ الرِّفقَ فَقَد حُرِمَ الخَيرَ کلَّهُ (نهج الفصاحه، ح 3057) |
|
مسلمان هنگامى که ضعف پيرى بر او غلبه کند خداوند به فرشتهاى دستور مىدهد که در اين حال اعمال (نيکى) را که او در جوانى و شادابى و سلامت انجام مىداد، برايش بنويسد. اِنَّ المُسلِمَ اِذا غَلَبَهُ ضَعفُ الکبَرِ اَمَرَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ المَلِک اَن يکتُبَ لَهُ فى حالِهِ تِلک مِثلَ ما کانَ يعمَلُ وَ هُوَ شابٌّ نَشيطٌ صَحيحٌ (کافى، ج 3، ص 113) |
|
خداوند متعال تا چهل شبانه روز نماز و روزه غيبت کننده مرد و زن مسلمان را نمىپذيرد، مگر اين که غيبت شونده او را ببخشد. امَنِ اغتابَ مُسلِماً اَو مُسلِمَةً لَم يقبَلِ اللَّهُ تَعالى صَلاتَهُ وَ لا صيامَهُ اَربَعينَ يوماً وَ لَيلَةً اِلّا اَن يغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ (جامع الأخبار، ص 412، ح 1141) |
|
همه شما سرپرست و مسئول هستيد و درباره زيردستانتان باز خواست مى شويد. کلُّکم راع وَکلُّکم مَسؤولٌ عَن رَعيتِهِ (جامع الاخبار، ص 119) |
|
هرکه مشتاق بهشت است به سوي نيکيها ميشتابد. مَنِ اشتاقَ إلَي الجَنَّةِ سارَعَ إلَي الَخَيراتِ. مکارم الأخلاق، ص 447 |
|
مدارا نمودن مايه ي برکت و درشتي کردن مايه ي شومي است. الرَّفقُ يُمنٌ وَ الخُرقُ شُؤمٌ. (جهاد النفس، ح 269) |
|
همانا، ي اعمال در نزد خداوند عزوجل، نماز، نيکي کردن و جهاد در راه خداست. اِنَّ أحَبَّ الأعمالُ اِلَي الله (عَزَّوَجَلَّ) اَلصلاةُ وَ البـِرُ وَ الجَهاد. (وسائل الشيعه، ج 3، ص 27) |
|
کسي که سخن حقي مي داند نبايد از بيم مردم از گفتن آن خودداري کند. اَلا لا يمنَعنَ اَحَدُکم مَخَافَة النَّاس اَن يقُولُ الحَقَّ اِذا رَآه. (مسند احمد، باقي مسند المکثرين، ح 11404) |
|
بالاترين دستاويزهاي ايمان اين است که کسي را براي خدا دوست داري و کسي را براي خدا دشمن داري. اِنَّ أوسَطَ عَرَي الاَيمانُ أن تُحِبُّ فِي اللهِ وَ تَبغُضُ فِي اللهِ. (مسند احمد، مسند الکوفيين، ح 17793) |
|
آدميزاد پير مي شود و دو چيز از او جوان مي شود: حرص مال و حرص عمر. يهرمُ اِبنَ آدَمُ وَ يشِبُ مَعَهُ اثنَتَانِ: الحِرصُ عَلَي المَالِ وَ الحِرصُ عَلَي العُمر. (کنز العمال، ج 3، ص 490، ح 7557) |
|
دل ها مانند آهن هنگام رسيدن آب به آن زنگ مي زند، گفتند: صيقل آن چيست؟ آن حضرت فرمود: زيادي ياد مرگ و خواندن قرآن اِنَّ هَذِهِ القُلُوب تَصدأ کما يصدَأ ُالحَديد اِذا أصابَهُ المَاءِي قيلَ: وَما جَلَاؤُها؟ قالَ رسولُ الله (ص): کثرَة ذِکرَ المَوتِ وَ تِلاوَةَ القُرآنِي (کنز العمال، ج 15، ص 549، ح 42130) |
|
اگر از ترس خدا از چيزي درگذري، خداوند بهتر از آن را به تو خواهد داد اِنَّک لَن تُدِع شَيئاً اَتقَاء اللهُ عَزَّوَجَلّ اِلاّ أعطاک اللهُ خَيراً مِنهي (مسند احمد، مسند البصريين، ح 19813) |
|
استوارترين کارها سه چيز است: ياد خداوند در همه حال، و رعايت انصاف به ضرر خويش و تقسيم مال با برادر ديني اَسَدُّ الاَعمال ثَلاثَة ذِکرُ الله عَلي کلِّ حال وَ الاِنصاف من نَفسَک و مُواساةّ الاَخ في المال ي (نهج الفصاحه ، ص 57 ، ح 290) |
|
هر كس تقوا روزىاش شود، خير دنيا و آخرت روزى او شده است. مَن رُزِقَ تُقىً فَقَد رُزِقَ خَيرَ الدُّنيا وَالآْخِرَةِ معدن الجواهر، ص 73 |
|
هر كس بسيار استغفار كند خدا براى او از هر غمى گشايش، از هر تنگنايى رهايى و از جايى كه انتظار ندارد روزى مىدهد. مَن اَكثَرَ مِنَ الاِستِغفارِ جَعَلَ اللّهُ لَهُ مِن كُلِّ هَمٍّ فَرَجا وَمِن كُلِّ ضَيقٍ مَخرَجا وَرَزَقَهُ مِن حَيثُ لايَحتَسِبُ نهج الفصاحه، ح2941 |
|
خداوند يار قرضدار است تا قرض خود را بپردازد بهشرط آنكه قرض وى بر خلاف رضاى خدا نباشد. إِنَّ اللّهَ تَعالى مَعَ الدّائِن حَتّى يَقضىَ دَينَهُ مالَم يَكُن دَينُهُ فيما يَكرَهُ اللّه نهج الفصاحه، ح 733 |
|
علم، حيات اسلام و تكيه گاه ايمان است و هر كس علمى بياموزد، خداوند پاداش او را تمام گرداند و هر كس بياموزد و عمل كند، خداوند، تعليم دهد به او آنچه را كه نمى داند. اَلعِلمُ حَياةُ الاسلامِ وَ عِمادُ الايمانِ وَ مَن عَلِمَ عِلما اَتـَمَّ اللّهُ لَهُ اَجرَهُ وَ مَن تَعَلَّمَ فَعَمِلَ عَلَّمَهُ اللّهُ ما لَم يَعلَم نهج الفصاحه ح 2019 |
|
هر چيزى چهره اى دارد و چهره دين شما نماز است. لِكُلِّ شَيءٍ وَجهٌ ووَجهُ دينِكُمُ الصَّلاةُ الكافي : ج 3 ، ص 270 ، ح 16 |
|
تقواي كامل اين است كه آنچه نمي داني ياد بگيري و به آنچه مي داني عمل كني. تَمامُ التَّقوى اَن تَتَعَلَّمَ ما جَهِلتَ وَتَعمَلَ بِما عَلِمتَ ميزان الحكمه ، جلد4 |
|
نيت خوب صاحب خويش را به بهشت مىبرد اَلنِّيَّةُ الحَسَنَةُ تُدخِلُ صاحِبَهَا الجَنَّةَ كنزالعمال جلد 13 |
|
فال بد زدن شرك است و هيچكس ازما نيست مگر اينكه به نحوى دستخوش فال بد زدن مى شود، اما خداوند با توكل به او آن را از بين مى برد. اَلطِّيَرَةُ شِركُ وَمامِنّا إِلاّ وَلكِنَّ اللّهَ يُذهِبُهُ بالتَّوَكُّل كنزالعمال، ح 5696 |
|
خير دنيا و آخرت با دانش است و شرّ دنيا و آخرت با نادانى. خَيرُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ وَشَرُّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهل الحياة، ج1، ص35 |
|
نادان کسي است که خدا را نافرماني کند هرچند خوشسيما و بلندپايه باشد إنّ الجاهِلَ مَن عَصَي اللهَ وَإن کانَ جَميلَ المَنظَرِ عَظيمَ الخَطَرِ. حديث(654) پيامبرصلى الله عليه و آله فرمودند: |
|
برترين هجرت ، هجرت از چيزى است که خدا آن را خوش ندارد أفضَلُ الهِجرَةِ أن تَهجُرَ ما کرِهَ اللَّهُ ميزان الحکمة ، ح 21060 |
|
رزمندگان در راه خدا ، راهبران اهل بهشتاند المُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ قُوّادُ أهلِ الجَنَّةِ بحار الأنوار ، ج 8 ، ص 199 |
|
خوشا آن که شهوتِ آمادهاى را به خاطر پاداش وعده داده شدهاى که آن را نديده است ، رها کند طُوبى لِمَن تَرَک شَهوَةً حاضِرَةً لِمَوعودٍ لَم يرَهُ (الخصال، ص 3) |
|
از لجبازى بپرهيز ، که آغازش نادانى و انجامش پشيماني است إياک واللَّجاجَةَ ؛ فَإنَّ أَوَّلَها جَهلٌ وآخِرَها نَدامَةٌ تحف العقول، ص 14 |
|
اگر مى خواهى گرامى ات دارند ، نرمخو باش ، و اگر مى خواهى خوارت شمارند ، درشتى کن إن شِئتَ أن تُکرَمَ فَلِن وإن شِئتَ أن تُهانَ فَاخشُن تحف العقول، ص 55 |
|
به واجبات خدا عمل کن، تا با تقواترين مردم باشى. اِعمَل بِفَرائِضِ اللَّهِ تَکن اَتقَى النَّاس معانى الأخبار، ص 240 |
|
خداوند فرموده است: روزه، براى من است و خودم پاداش آن را مي دهم قالَ اللّهُ عز و جل: الصَّومُ لي، و أنَا أجزي بِهِ تهذيب الأحكام: 4 / 152 / 420 |
|
درهاى آسمان در شب اوّل ماه رمضان گشوده مى شود و تا آخرين شب اين ماه بسته نمى شود إنَّ أبوابَ السَّماءِ تُفتَحُ في أوَّلِ لَيلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ولا تُغلَقُ إلى آخِرِ لَيلَةٍ مِنهُ النوادر، ص 246 |
|
بدبخت واقعى كسى است كه اين ماه را پشت سر گذارد و گناهانش آمرزيده نشود إنَّ الشَّقِي حَقَّ الشَّقِي مَن خَرَجَ مِنهُ هذَا الشَّهرُ و لَم يغفَر ذُنوبُهُ ميزان الحكمه ، ح 7458 |
|
هر كه كرامت آخرت را مي خواهد ، زينت دنيا را وا مي نهد مَن يشتَهِ كَرامَةَ الآخِرَةِ يدَع زينَةَ الدُّنيا مسند الشهاب ، ج 1 ، ص 251 |
|
هر كس شب قدر را احيا بدارد ، تا سال آينده عذاب از او بر داشته مي شود مَن أحيى لَيلَةَ القَدرِ حُوِّلَ عَنهُ العَذابُ إلَى السَّنَةِ القابِلَةِ اقبال الأعمال ، ج 1، ص 345 |
|
هر كه از روى ايمان و براى رسيدن به ثواب الهى ، شب قدر را به عبادت بگذراند ، گناهان گذشتهاش آمرزيده مي شود مَن قامَ لَيلَةَ القَدرِ إيماناً وَ احتِساباً ، غُفِرلَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ فضائل الأشهر الثلاثه ، ص 136 |
|
دو ركعت نماز در دل شب، نزد خدا از دنيا و آنچه در آن است، محبوبتر است. الرَّكعَتانِ فى جَوفِ اللَّيل اَحَبُّ اِلَى اللَّهِ مِنَ الدُّنيا وَ ما فيها بحارالأنوار، ج 87 ، ح 23 |
|
تاجر درستکار راستگوي مسلمان، روز رستاخيز با شهيدان است اَلتّاجِرُ الاَمينُ الصَدوقُ المُسلِم مَعَ الشُّهَداءِ يومَ القيامَةي (کنز العمال ، ج 4 ، ص 7 ، ح 9216) |
|
حقيقتاً آنچه (از نعمتها و رضوان) که در نزد خداوند است جز با طاعت و فرمانبرداري از او بدست نمي آيد إنَّهُ لا يُدرکُ ما عِندَ الله إلّا بطاعَتِهِي (جهاد با نفس، ح 153) |
|
کشته شدن حسين آتشي در دل مومنان در انداخته است که هرگز سرد نخواهد شد اِنَّ لقَتل الحُسينِ حَرارَةً في قُلوبِ المومِنين لاَتبُردُ اَبَداًي (مستدرک مسائل ج10) |
|
اهل بيت من چون کشتي نوحاند؛ هر که بر آن نشيند نجات يابد و آنکه از آن تخلف کند هلاک گردد مَثَلُ أهلِ بَيتي کَمَثَلِ سَفينَهِ نوحٍ مَن رَکِبَها فَقَد نَجي وَ مَن تَخَلَّفَ عَنها فَقَد هَلَکَي (عيون الاخبار، ج 1، ص211) |
|
پايه هاي کفر چهار چيز است : ميل و خواهش، ترس و بيم ، ناخشنودي و خشم أرکانُ الکُفر أربَعَةٌ الرَّغبَةُ وَ الرَّهبَةُ وَ السَّخَطُ وَ الغَضَبُي (جهاد با نفس، ح 475) |